در خلاصه داستان سریال پرنده بلورین چنین آمده است که یک پزشک جوان پس از دریافت پیوند قلب، در دوران نقاهت به زادگاه اهداکننده قلبش دعوت می شود. او در آن جا با جامعه ای مرموز، خانواده ای پر از راز، معمایی کهن و ناپدید شدن یک نوزاد در پارکی محلی رو به رو می شود.
در خلاصه داستان انیمیشن گوزن سفید چنین آمده است که گروهی از حیوانات پس از آن که انسان ها خانه شان، جنگل «فارتینگ وود»، را نابود می کنند مجبور به ترک آن جا می شوند. آن ها راهی سفری طولانی می شوند تا به «پارک گوزن سفید» برسند و در آن جا خانه ای تازه بسازند. رهبری این گروه با روباه است و وزغ راهنمای مسیرشان. در کنار آن ها گورکن، ساکن بسیار قدیمی فارتینگ وود، جغد دانا که اغلب با خردش به دیگران کمک می کند، و موش کور، دوست کوچک و وفادار گورکن، حضور دارند.
در خلاصه داستان مستند زندگی پنهان حیوانات در مزرعه چنین آمده است که در گوشه و کنار و حومه بریتانیا، گله های خوک، گاو، گوسفند و دسته های مرغ پراکنده اند. در نگاه اول، این حیوانات فقط در حال چرا کردن، قد قد کردن یا خیره شدن به دور دست به نظر می رسند؛ اما با نگاهی دقیق تر، دنیایی پر از برداشت های نادرست درباره حیوانات مزرعه آشکار می شود.
در خلاصه داستان انیمیشن قطره باران چنین آمده است که ناریگوتا یک قطره آب است. می توان او را در جنگل، رودخانه، دریا و حتی در خانه اش پیدا کرد. او در کنار دوستانش، واپورون (یک ابر) و فریگوتِه (یک قالب یخ)، ماجراهای زیادی را تجربه می کند و با ژرمون، باکتری شروری که می خواهد محیط زیست را نابود کند، مبارزه می کند.
در خلاصه داستان انیمیشن پروفسور بالتازار چنین آمده است که این مجموعه حول محور پروفسور بالتازار، نابغه ای مهربان، می چرخد. در هر قسمت، یکی از اطرافیان او با مشکلی رو به رو می شود و پروفسور با دقت به آن فکر می کند و راه حلی خلاقانه پیدا می کند. او با به کار انداختن یک دستگاه جادویی، اختراعی می سازد که مشکل را برطرف می کند.
در خلاصه داستان انیمیشن وروجک و استاد ادر جوان چنین آمده است که فلوریان ادر در کارگاه نجاری عمویش، استاد ادر، با یک گابلین کوچک و شیطان به نام پوموکل آشنا می شود؛ موجودی بازیگوش که از همان لحظه دیگر دست از سر او بر نمی دارد و همیشه همراهش می ماند.
در خلاصه داستان سریال آینه آینه چنین آمده است که وقتی «جو تایگن» آینه ای بیضی شکل را به عنوان هدیه از صاحب سالخورده یک عتیقه فروشی دریافت می کند، با شگفتی می بیند که به جای تصویر خودش، چهره دختر دیگری در آینه ظاهر شده است. خیلی زود روشن می شود که آن دختر هم جو را به همان وضوح می بیند. جو که در دههی ۱۹۹۰ زندگی می کند و «دختر درون آینه» یعنی «لوئیزا ایرِدیل» از سال ۱۹۱۹، به طور اتفاقی کشف می کنند که می توانند از طریق این آینه به زمان یکدیگر سفر کنند. این کشف، زنجیره ای بی امان از رویدادها را به راه می اندازد که زندگی هر دو را دگرگون می کند.
در خلاصه داستان سریال دلم میگه آره چنین آمده است که گروهی از افراد نقشه ای می کشند تا با تقلب، جایزه بزرگ لاتاری «ملاته» را به دست آورند؛ داستانی الهامگرفته از رویدادهای واقعی مکزیک در سال ۲۰۱۲.
در خلاصه داستان انیمیشن فی فی چنین آمده است که این مجموعه انیمیشنی کودکانه، ماجراهای گرم و دوست داشتنی گروهی از موجودات کوچک را روایت می کند که در دنیایی جادویی به شکل یک باغ زندگی می کنند. «فیفی فراموشم نکن»، شخصیت اصلی و رهبر شاد این گروه، در یک آب پاش زرد غول پیکر زندگی می کند و با عشق از گل های باغ ارگانیکش مراقبت می کند. او به همراه خواهران دوقلو باترکاپ و دیزی، ویولت خجالتی، پامروز حساس و پاپی پر جنب و جوش، لحظاتشان را با بازی، رقص و آواز می گذرانند. دوستان حشره ای آن ها، فلاتربی و بامبل، هم با پرواز هایشان به این شادی و هیجان رنگ تازه ای می بخشند.
در خلاصه داستان انیمیشن کوتلاس چنین آمده است که کوتلاس شخصیتی سفید رنگ است که به همراه سگ سفیدش وارد ماجراهای گوناگون می شود. طراحی این انیمیشن کاملا با خطوط ساده انجام شده و هیچ نشانی از جزئیات چهره در آن دیده نمی شود؛ با این حال، احساسات و حالات چهره به خوبی منتقل می شوند. در هر قسمت از این مجموعه، کوتلاس با مهربانی و جوانمردی مشکلات را حل می کند و مفاهیمی چون عشق، محبت و مسئولیت های انسانیِ فراموش شده را به یاد مخاطب می آورد.
در خلاصه داستان سریال نشان سرخ چنین آمده است که این اثر درباره گروهی آتشنشان است كه برای اطفای حريق بيمارستانی وارد عمل می شوند اما در اين عمليات به جز دو نفر بقيه اعضای گروه كشته می شوند. اين مساله باعث می شود كه رييس گروه خود را گناهكار بداند.
در خلاصه داستان سریال ساعت برنارد چنین آمده است که پسر بچه ای به نام برنارد هدیه ای ویژه از پستچی که در خفا عضوی از انجمن نگهبانان زمان است دریافت می کند. برنارد که برای جشن تولد بهترین دوستش، کارن، دیر کرده، احساس می کند همه چیز علیه اوست و اصلا نمی تواند زمان را درست مدیریت کند. اما درست وقتی امیدش را از دست می دهد، رنگین کمانی در آسمان ظاهر می شود و در انتهای آن، ساعتی طلایی قرار دارد؛ ساعتی که می تواند زمان را متوقف کند!
در خلاصه داستان سریال پرستاران چنین آمده است که سریال All Saints یک درام پزشکی استرالیایی است که داستان زندگی و کارهای روزمره کادر پزشکی بیمارستان All Saints Western General را روایت می کند. این سریال به بررسی چالش ها و بحران های حرفه ای و شخصی پزشکان، پرستاران و دیگر اعضای بیمارستان می پردازد و با تمرکز بر شخصیت های اصلی مانند پرستار هدایت گر، ترزیا بریتین، و دکتر وینسنت هیوز، سریال مسائل مختلفی از جمله درمان بیماران، روابط کاری، و درگیری های اخلاقی در محیط بیمارستان را به تصویر می کشد. All Saints تلاش دارد تا پیچیدگی ها و فشارهای دنیای پزشکی را به طور واقعی و تأثیرگذار به نمایش بگذارد.
در خلاصه داستان انیمیشن ماهیگیر بزرگ چنین آمده است که ماهیگیر بزرگ و همیشه مصمم «هوهو» به همراه دوست همیشگی اش «فوکاچ» در هر فرصتی دنبال ماهیگیری اند. در گرمای تابستان، هیچ چیز بهتر از نشستن کنار آبِ خنک نیست. قهرمان داستان با تمام وجود به شور ماهیگیری اش دل می دهد و همین اشتیاق او را مدام به دل ماجراهای تازه می کشاند. اما اشتیاق واقعی یعنی غلبه بر هر مانعی. زمستان که می رسد و شهر سرد می شود، آن ها دست از کار نمی کشند؛ از آکواریوم ها، پشت بام ها، دودکش ها، وان حمام و حتی فواره ها هم با خستگی ناپذیری و البته با عقل و تدبیر ماهی می گیرند. برای هوهو و دوستش، ماهیگیری محدود به فصل و مکان نیست؛ یک شیوه زندگی است.
در خلاصه داستان سریال داستان زندگی (هانیکو) Hanekonma 1986 چنین آمده است که تاچیبانا رین با نام مستعار هانیکو شخصیت اصلی داستان است و در شهر سوما در استان فوکوشیما به دنیا آمده است. او به کمک مادرش موفق می شوند مبلغی پول جمع آوری کرده و برای ثبت نام هانیکو در مدرسه ای مسیحی در شهر سندای هزینه کنند. با وجود مخالفت های مداوم پدرش و اقدامات او، هانیکو موفق می شود تحصیلاتش را در رده های عالیه تمام کرده و به یک معلم تبدیل شود. او در طول مدت تحصیلش به زبان انگلیسی نیز تسلط پیدا می کند و افق دید او به کلی عوض می شود. او بعدها با مردی ازدواج کرده و در نتیجه این پیوند به توکیو، پایتخت ژاپن می رود. کسب و کار همسر هانیکو در ژاپن خیلی زود شکست خورده و افق های روشن پیش رو فورا به تاریکی می گراید. در اوج ناامیدی، هانیکو موفق می شود به عنوان یک روزنامه نگار استخدام شده و به خانواده اش کمک کند.
