در خلاصه داستان فیلم گربه وحشی چنین آمده است که یک تیم سابق عملیات سیاه دوباره دور هم جمع می‌ شوند تا برای نجات جان یک دختر هشت‌ ساله، دست به سرقتی ناامیدانه بزنند.

در خلاصه داستان فیلم ترون: آرس چنین آمده است که یک برنامه فوق‌ پیشرفته به نام آرس از دنیای دیجیتال وارد دنیای واقعی می‌ شود و مأموریتی خطرناک را آغاز می‌ کند.

در خلاصه داستان فیلم ابریشم سرخ چنین آمده است که سال ۱۹۲۷، قطار اکسپرس سیبری. اسناد محرمانه‌ای که می‌توانند آیندهٔ اتحاد شوروی و چین را رقم بزنند، در حال انتقال از دل روسیه هستند. در ظاهر، مسافران معمولی سوار قطارند؛ اما در میانشان مأموران اطلاعاتی خارجی و تبهکارانی پنهان شده‌اند که برای به‌دست آوردن اسناد از هیچ کاری دریغ نمی‌کنند. یک سرباز جوان ارتش سرخ و یک مأمور سابق تزار مجبور می‌شوند با هم متحد شوند تا دشمن مشترک را شناسایی کنند.

در خلاصه داستان فیلم نقشه خانوادگی ۲ چنین آمده است که دن، که دیگر دوران آدم‌کشی‌اش به پایان رسیده، تنها چیزی که برای کریسمس می‌خواهد، گذراندن وقت با فرزندانش است. اما وقتی متوجه می‌شود دخترش برنامه‌های خودش را دارد، یک سفر خانوادگی به لندن ترتیب می‌دهد. سفرهایی که همه آن‌ها را در تیررس دشمنی غیرمنتظره قرار می‌دهد.

در خلاصه داستان فیلم قتل در سفارت چنین آمده است که در سال ۱۹۳۴، میرندا گرین، کارآگاه خصوصی، از انگلستان به مصر سفر می‌کند. او باید قتلی را که در مکانی به ظاهر ایمن رخ داده بررسی کند: سفارت بریتانیا در قاهره، جایی که در همان شب یک سند فوق سری دزدیده شده است. همه کسانی که در این مکان بسته حضور داشته‌اند مظنون هستند: عکاس آمریکایی، دانشجوی انگلیسی، بازیگر آمریکایی، محافظ امنیتی مصری، مترجم سفیر، باغبان مصری و – چرا که نه؟ – خود سفیر. اما چه کسی انتظار داشت که یک گروه کوچک از نازی‌ها پشت یک نقشه باشند که هم کاخ باکینگهام و هم صلح جهانی را به خطر می‌اندازد؟

در خلاصه داستان فیلم سیسو: جاده انتقام چنین آمده است که وقتی مردی که «مرگ را یک بار شکست داده است» به خانه‌ای برمی‌گردد که خانواده‌اش در دوران جنگ به‌طرزی وحشیانه در آن قتل‌عام شدند، ساختمان را تکه‌تکه می‌کند، همه را روی یک کامیون می‌گذارد و تصمیم می‌گیرد آن را در جایی امن دوباره بسازد؛ به‌افتخار عزیزانی که از دست داده است. اما وقتی فرمانده ارتش سرخ که خانواده‌اش را کشته بود (استیون لنگ)، برای تمام‌کردن کار ناتمامش بازمی‌گردد، تعقیب‌وگریزی بی‌رحمانه و تماشایی در سراسر کشور آغاز می‌شود؛ نبردی تا پای مرگ.

در خلاصه داستان فیلم جایگزین شده چنین آمده است که در یک زمان حالِ جایگزین، انسان‌هایی با ژن‌های تقویت‌شده بر جامعه حکومت می‌کنند. «لئون» و «کلویی» که از طبقهٔ طردشده هستند، برای عدالت می‌جنگند؛ علیه سیاستمدارانی فاسد که از نابرابری ژنتیکی سوءاستفاده می‌کنند. آن‌ها با به خطر انداختن همه‌چیز، نظام سرکوبگر را به چالش می‌کشند.

در خلاصه داستان فیلم همبازی چنین آمده است که برایان تازه از کارش اخراج شده و تبدیل به یک پدر خانه‌دار می‌شود. او دعوت یک پدرِ خانه‌دار دیگر را برای قرار بازی بچه‌ها می‌پذیرد، اما خیلی زود می‌فهمد که طرف، آدمی کاملاً غیرقابل‌پیش‌بینی و دردسرساز است.

در خلاصه داستان فیلم دث‌ استاکر چنین آمده است که دث‌استاکر جنگجویی است که از سوی یک پیرزن جادوگر مأمور می‌شود تا سه قدرت آفرینش، یک جام، یک گردن‌آویز و یک شمشیر را به دست آورده و با هم متحد کند، زیرا اگر چنین نکند، جادوگر شروری به نام مونکار آن‌ها را به چنگ آورده و برای مقاصد شوم خود به کار خواهد بست. دث‌استاکر پس از به دست آوردن شمشیر، به گروهی از مسافران می‌پیوندد که عازم یک مسابقه بزرگ هستند، مسابقه‌ای که قرار است برترین جنگجوی جهان را مشخص کند. در همین حال، پادشاهی غاصب، شاهزاده خانم واقعی را در اسارت نگه داشته و نقشه می‌کشد تا دث‌استاکر را به قتل برساند. حال این جنگجوی دلاور باید برای آزادی شاهزاده خانم مبارزه کند.

فیلم نبردی پس از نبردی دیگر ۲۰۲۵ یا به انگلیسی One Battle After Another 2025 اثری اکشن حماسی و درام سیاسی از Paul Thomas Anderson با بازی لئوناردو دی‌کاپریو است که نگاهی فلسفی و انسانی به جنگ و پیامدهای روانی آن دارد. در دل جنگی بی پایان، سرهنگ دنیل هاوکینز (با بازی لئوناردو دی کاپریو) با بازگشت به خانه درمی یابد که نبرد واقعی نه در میدان جنگ، بلکه در درون او آغاز می شود.

در خلاصه داستان فیلم ۱۳ روز، ۱۳ شب چنین آمده است که کابل، ۱۵ اوت ۲۰۲۱. نیروهای آمریکایی خود را برای خروج از افغانستان آماده می‌کنند و طالبان در حال پیشروی به سوی پایتخت برای به‌دست گرفتن قدرت هستند. در میانهٔ این آشوب، فرمانده «محمد بیدا» و نیروهایش مسئولیت تأمین امنیت سفارت فرانسه ــ آخرین مأموریت غربی که همچنان باز مانده ــ را بر عهده دارند. آن‌ها همراه با ۵۰۰ نفر در ساختمان گرفتار شده‌اند و تنها امیدشان رسیدن به فرودگاه است؛ مأموریتی بسیار خطرناک و بدون هیچ تضمینی برای موفقیت. تلاشی برای فرار از جهنم کابل و نجات آنچه از انسانیت باقی مانده است.

در خلاصه داستان فیلم محدوده نزدیک چنین آمده است که کالتون مک‌ریدی، پس از نجات دادن خواهرزاده‌اش از چنگ یک کارتل بزرگ مواد مخدر، ناخواسته فلش مموری مرموزی را با خود می‌برد. این اشتباه باعث می‌شود کارتل برای پس گرفتن آن به خانه‌ی خواهرش حمله کند. در حالی‌که کلانتر فاسد محلی و معاونانش نیز با تبهکاران هم‌دست هستند، امیدی به کمک نیست. حالا کالتون باید در نبردی بی‌وقفه برای نجات خانواده‌اش، حفظ جان خود و جلوگیری از افتادن فلش به دست افراد نادرست بجنگد.