در خلاصه داستان انیمه بانوی هیولاخوار چنین آمده است که هر بانوی اصیلی باید سلیقه‌ای ظریف و آراسته داشته باشد، اما «ملفیرا» بانویی است که ذائقه‌ای متفاوت دارد. او عاشق خوردن هیولاهاست! جامعه چنین تمایلی را «غیربانو‌مدار» می‌داند و به همین دلیل او را «بانوی شرورِ حریص» می‌نامد. بااین‌حال، ملفیرا بی‌پروا راه خود را ادامه می‌دهد، چون می‌داند پشت این اشتهای عجیب، رازی نهفته است که شاید سرنوشتش را دگرگون کند.
در خلاصه داستان انیمه شب زنده داری گربه های زنده چنین آمده است که ویروسی مرموز در جهان پخش شده که باعث می‌شود انسان‌ها وقتی با گربه‌ها در آغوش می‌افتند، خودشان به گربه تبدیل شوند! قهرمان داستان، «کوناگی»، در دنیایی عجیب و پرآشوب باید در برابر وسوسه‌ی بغل کردن گربه‌ها مقاومت کند تا زنده بماند اما چطور می‌شود در برابر آن موجودات بامزه و دوست داشتنی، ایستادگی کرد؟
در خلاصه داستان سریال گمشده سیاه چنین آمده است که «گیل سو هیون» نابغه‌ای است که در ده‌سالگی وارد دانشگاه هاروارد شد. او پس از ده سال فعالیت در اف‌بی‌آی، به طرز مرموزی تصمیم می‌گیرد به کره بازگردد. در بازگشت، مأموریت رهبری گروه ویژه‌ای از پلیس را بر عهده می‌گیرد که وظیفه‌شان حل پرونده‌های افراد گمشده‌ای است که جزو ۱٪ سخت‌ترین و پیچیده‌ترین مواردند.
در خلاصه داستان سریال شاه بانو چنین آمده است که دختربچه‌ای کوچک همراه با مادرش توسط پدرش، که استاد بزرگ شطرنج ژاپنی (شوجی) است، ترک می‌شود. پس از آن‌که مادر دل‌شکسته‌اش بر اثر سرطان از دنیا می‌رود، دختر تصمیم می‌گیرد انتقام بگیرد. انتقامی از راهی که پدرش بر آن تسلط دارد: دنیای شوجی. او با اراده‌ای آتشین وارد بازی‌ای می‌شود که دیگر فقط یک رقابت نیست، بلکه نبردی میان عشق، خشم و رهایی است.
در خلاصه داستان انیمه کاکوریو: هتل ارواح چنین آمده است که آئوی تسوباکی، دانشجوی دانشگاهی است که توانایی دیدن «آیاکاشی ها» (ارواح و موجودات ماورایی) را از پدربزرگ فقیدش به ارث برده است. روزی هنگام عبور از کنار یک زیارتگاه «توری»، موجودی آیاکاشی را می‌بیند که می‌گوید گرسنه است. آئوی برایش غذا می‌آورد، اما ناگهان توسط همان آیاکاشی که در واقع یک «اونی» (غول) به نام «اودانا» است، ربوده می‌شود.
در خلاصه داستان انیمیشن تیم رباتی: نجات حیوانات چنین آمده است که چهار کودک عاشق حیوانات از چهار گوشه جهان با استفاده از مهارت‌های فنی خود ربات‌های عظیمی می‌سازند که هر کدام از حیوانی خاص الهام گرفته‌اند. این تیم کوچک با هوش، تخیل و دوستی، دنیا را با قدرت علم و عشق به طبیعت شگفت‌زده می‌کنند.
در خلاصه داستان انیمه با تو و باران چنین آمده است که فوجی، رمان‌نویسی گوشه‌گیر و منزوی است که به‌تنهایی زندگی می‌کند. شبی بارانی، هنگامی که خیس از باران در راه بازگشت به خانه بود، حیوانی رهاشده را درون جعبه‌ای مقوایی می‌یابد. او با نگاهی مردد به موجود خیس و نحیف، از خود می‌پرسد که آیا ممکن است آن یک سگ باشد. حیوان با نوشتن در دفترچه‌ای نقاشی پاسخ می‌دهد: «من یک سگ هستم» و «نگهداری از من آسان است». فوجی که از این پاسخ‌ها قانع می‌شود، تصمیم می‌گیرد حیوان را با خود به خانه ببرد و نام «تو» را بر او بگذارد.
در خلاصه داستان انیمیشن ویدای دامپزشک چنین آمده است که ویدا، دختر ده ساله ای می باشد که دکتر حیوانات است و از موجودات جنگلی جذاب و بامزه ای که بیرون از خانه اش زندگی می کنند، مراقبت می کند.
در خلاصه داستان انیمه چشم گربه چنین آمده است که سه خواهر کیسوگی به نام‌های «هیتومی»، «روی» و «آی» کافه‌ای به نام «چشم گربه» را اداره می‌کنند. اما این سه خواهر زندگی دوگانه‌ای دارند؛ آن‌ها در واقع گروهی از دزدهای هنری حرفه‌ای هستند که پس از هر سرقت، کارتی با نام «Cat’s Eye» در صحنه جرم جا می‌گذارند. هدف آن‌ها دزدیدن آثار هنری ــ به‌ویژه نقاشی‌ها ــ است که زمانی به پدر گمشده‌شان «هاینتس» تعلق داشت؛ نقاش و مجموعه‌دار مشهوری در دوران حکومت نازی‌ها. خواهران امیدوارند با دزدیدن آثار او، پدرشان دوباره با آن‌ها تماس بگیرد. در همین حال، «توشی» افسر پلیسی که مأمور رسیدگی به این پرونده است، نامزد هیتومی نیز هست و سوگند خورده گروه «چشم گربه» را دستگیر کند.
در خلاصه داستان سریال مرگ بر اثر صاعقه چنین آمده است که این سریال روایتگر دوران انتخاب و ریاست جمهوری جیمز ای. گارفیلد، بیستمین رئیس‌جمهور ایالات متحده است. او با فساد مبارزه می‌کند و از حقوق مدنی دفاع می‌نماید. در همین مسیر، سرنوشت او با چارلز جِی. گیتو، یکی از هواداران توهم‌زده‌اش، گره می‌خورد؛ کسی که در نهایت به او شلیک می‌کند و باعث مرگش می‌شود.
در خلاصه داستان رئالیتی شو بازی مرکب: چالش چنین آمده است که ۴۵۶ شرکت‌کننده واقعی وارد بازی‌ای می‌شوند که جایزه‌ای سرنوشت‌ساز به ارزش ۴.۵۶ میلیون دلار در انتظار برنده‌ی آن است. آن‌ها باید در مجموعه‌ای از بازی‌ها، الهام‌گرفته از نسخه‌ی اصلی و همراه با چالش‌های تازه، رقابت کنند. در این مسیر، استراتژی‌ها، اتحادها و شخصیت واقعی هر بازیکن محک می‌خورد، در حالی که یکی‌یکی رقبا از میدان حذف می‌شوند.
سریال The Last Frontier 2025 اثری در ژانر اکشن، درام و هیجانی است. در خلاصه داستان سریال آخرین سنگر چنین آمده است که داستان درباره فرانک رمنیک، مارشال ایالات متحده است که مسئول منطقه ای دورافتاده و سرد در آلاسکاست. وقتی هواپیمای حامل زندانیان خطرناک در محدوده او سقوط می کند، فرانک باید با آشوبی مرگبار و نبردی برای بقا در دل سرمای بی رحم آلاسکا رو به رو شود.
در خلاصه داستان سریال مرداف: مرگی در خانواده چنین آمده است که داستانی واقعی و باورنکردنی از الکس مرداک و خانواده‌اش؛ روایتی پر از راز، فریب و سقوط. این اثر بر پایه ساعت‌ها تحقیقات مَندی متنی و یافته های او از سال‌ها پیگیری پرونده ساخته شده است. پرونده‌ای که مرز میان قدرت، فساد و حقیقت را از میان برمی‌دارد.
در خلاصه داستان فیلم مترو… این روزها چنین آمده است که در چهار شهر بزرگ هند ـ بمبئی، پونه، دهلی و کلکته ـ زندگی چند انسان در مسیرهایی مشترک به هم گره می‌خورد. کاجول و مونتی، زوجی هستند که بر سر اختلافاتشان پیوسته در حال مشاجره‌اند. چونکی، دختری سردرگم است که در محیط کار و رابطه‌اش با همکارش آناند مورد آزار قرار می‌گیرد. او به‌طور تصادفی با پارت، یک مسافر و هنرمند تئاتر، برخورد می‌کند. زوج دیگری به نام شروتی و آکاش، دوستان نزدیک پارت هستند، اما زمانی که آکاش برای دنبال کردن رؤیای موسیقایی خود سفر می‌کند، به شروتی و پارت مشکوک می‌شود. در این میان شیوانی، مادر کاجول و چونکی، زنی است که برای خانواده‌اش از رؤیاهای خود گذشته؛ او هنوز به یاد دوست قدیمی‌اش، پاریمال است که با عروس بیوه‌اش زندگی می‌کند و می‌خواهد دوباره به زندگی بازگردد.
در خلاصه داستان سریال همه چیز تقصیر اوست چنین آمده است که وقتی «مریسا ارواین» برای بردن پسر خردسالش، «مایلو»، به خانه‌ی پسری که تازه در مدرسه با او آشنا شده می‌رود، زنی که در را باز می‌کند هیچ شناختی از مریسا یا پسرش ندارد و این آغاز کابوس هر پدر و مادری است.
با آغاز جست‌وجوی ناامیدانه‌ی مریسا و همسرش «پیتر» برای یافتن پسرشان، خانواده‌ی آن‌ها در آستانه‌ی فروپاشی قرار می‌گیرد. در این میان، تنها تکیه‌گاه مریسا، دوست تازه‌اش «جنی کامینسکی» است؛ زنی که به شکلی غیرمنتظره با او پیوندی نزدیک پیدا می‌کند.
