فیلم توت فرنگی های وحشی یا به انگلیسی دانلود فیلم خارجی Wild Strawberries 1957 یکی از شاهکارهای بی‌بدیل اینگمار برگمان، کارگردان برجسته سوئدی است که در سال ۱۹۵۷ به روی پرده سینما آمد. این فیلم به زیبایی درباره مسیر زندگی، خاطرات، پیری، و جستجوی معنا و ارزش‌های زندگی است.
داستان “Wild Strawberries” درباره یک دانشمند پیر به نام ایساک بورگ با بازیگری فوق‌العاده ویکتور سیستروم است که در سفری به سرزمین خاطرات خود می‌پردازد. ایساک در این سفر با خاطرات خویش و رویدادهای گذشته خود مواجه شده و در نهایت با تعمق درونی خود و رویدادهای زندگی‌اش آرامشی درونی را تجربه می‌کند.
فیلم قدیمی وایلد استرابریز با استفاده از نمادها و زبان تصویری عمیق، زیبا و مؤثر، به مخاطبان یک تجربه سینمایی منحصر به فرد ارائه می‌دهد. از جمله ویژگی‌های منحصر به فرد این فیلم، فیلم‌برداری، موسیقی متن دلنشین و بازیگری استثنایی ویکتور سیستروم است.
فیلم سینمایی Wild Strawberries 1957 به عنوان یکی از بزرگترین فیلم های سینمایی تاریخ، توانسته است جوایز مهمی را از آن خود کند. این فیلم نامزد جایزه اسکار در دو بخش بهترین فیلم خارجی و بهترین فیلم نمایشی درام شد. علاوه بر این، توت فرنگی های وحشی جوایز مهمی از جمله جایزه‌ی جشنواره فیلم کن، جایزه‌ی بفتا، و جایزه‌ی گلدن گلوب را نیز به خود اختصاص داده است.
فیلم سینمایی Wild Strawberries 1957 در لیست 250 فیلم برتر تاریخ سینما در وبسایت IMDB با نمره 8.1 رتبه 205 را کسب کرده است؛ دانلود لیست 250 فیلم برتر IMDB
:: محتوای فیلم سینمایی Wild Strawberries 1957 فاقد هرگونه صحنه مغایر با فرهنگ و شئونات اسلامی بوده و سانسور شده می باشد ::
در خلاصه داستان فیلم توت فرنگی های وحشی Wild Strawberries 1957 آمده است که دکتر ایساک بورگ هفتاد و هشت ساله، پزشک و استاد سابق پزشکی، به استثنای خانم آگدا، خانه دار مسن خود که تقریباً مانند یک همسر با او رفتار می کند، از هرگونه تماس انسانی، تا حدی عقب نشینی کرده است.
او در حال سفر از خانه خود در استکهلم به لوند برای پذیرش مدرک افتخاری است. به جای اینکه طبق برنامه اولیه پرواز کند، تصمیم می‌گیرد به جای آن یک روز رانندگی کند. در کنار او، عروسش ماریان است که یک ماه پیش او مانده بود، اما اکنون تصمیم گرفته به خانه برود. توقف‌ها و برخوردهای زیاد در طول مسیر باعث می‌شود او خاطرات مختلفی از زندگی خود را به یاد بیاورد.
آن توقف‌هایی که او را مستقیماً به خاطره می‌آورد، در خانه تابستانی دوران کودکی‌اش، در خانه مادری که از نظر عاطفی به همان اندازه سردش بود، و در یک پمپ بنزین است که در آن کارمندان او را به عنوان مردی برای کارش تحسین می‌کنند. اما زندگی افراد دیگری که با آنها روبرو می‌شوند تقریباً شبیه زندگی اوست، از جمله سوارکارانی به نام سارا، ویکتور و آندرس که او را به یاد دختر عمویش سارا می‌اندازند که قرار بود با او ازدواج کند.
دیدگاهی ثبت نشده!!!