سریال شهرزاد 1394-1396
- دسته فیلم
با یکی از ماندگارترین و زیباترین سریال عای عاشقانه و جنایی ایرانی در خمت شما هستیم؛ سریال شهرزاد در 3 فصل کامل به صورت یکجا و رایگان با 4 کیفیت و پخش آنلاین با تمام کیفیت ها با رضایت تهیه کننده به صورت قانونی؛ یک بار دیگر شهرزاد را با بهترین کیفیت ببینید و لذت ببرید!
دانلود سریال شهرزاد 1394-1395-1396: شهرزاد قصهی عاشقانه ای است که در بستری تاریخی روایت میشود. داستان سریال نمایش خانگی «شهرزاد» که در 3 فصل ساخته شده به دوره تاریخی دهه ۳۰ شمسی برمیگردد. در ابتدا قرار بود که اسم این سریال «روزی روزگاری عاشقی» باشد اما اسم آن به «شهرزاد» تغییر یافت . داستان سریال «شهرزاد» در دههٔ ۱۳۳۰ خورشیدی میگذرد و روایتی عاشقانه بر بستر تاریخ است؛ پیشنهادی همیشگی برای دانلود سریال ایرانی
این سریال پرستاره و پرهزینه، بزرگترین پروژه تاریخ شبکه نمایش خانگی است. “شهرزاد” با بازی ترانه علیدوستی، “قباد” با بازی شهاب حسینی و” فرهاد” با بازی مصطفی زمانی سه شخصیت اصلی سریال هستند. سرمایه گذاری این سریال به طور مشترک بر عهده ی سیدمحمد امامی و سیدهادی رضوی بوده و پخش آن برعهده ی شرکت تصویرگستر پاسارگاد است.
داستان سریال شهرزاد که یک سریال نمایش خانگی است، از زمان کودتای ۲۸ مرداد به بعد اتفاق میافتد و بیشتر مضمونی رمانتیک دارد و میتوان آن را ملودرامی عشقی جنایی تعریف کرد. سریال شهرزاد با هنرنمایی سه نسل از هنرمندان ایرانی، پرهزینهترین سریال شبکه نمایش خانگی است که داستان عاشقانهای را در تهران قدیم روایت میکند. این سریال همزمان در کشور آلمان و آمریکا نیز نمایش داده میشود و به همین مناسبت در روز ۲۰ مهر ماه مراسم فرش قرمز با حضور بازیگران و دست اندر کاران این سریال در شهر «کلن» آلمان برگزار شد.
«سید محمد امامی» تهیه کننده این سریال ۲۸ قسمتی است و «اسماعیل عفیفه» مجری طرح آن است. «شهرزاد» سومین محصول تصویر گستر پاسارگاد است. حسن فتحی که افزون بر کارگردانی سریال «شهرزاد» ، نویسندگی آن را نیز انجام داده است. وی پیش از این مجموعههای پهلوانان نمیمیرند، میوه ممنوعه و مدار صفر درجه و شب دهم را ساخته است.
«شهرزاد 2» روایت عاشقانه ای در روزهای پرتپش تهران ۱۳۳۲ است که با کودتای سیاه آغاز میشود و با اثر حوادث کودتا بر زندگی شخصیت ها، اوج میگیرد. در تهران سالهای پس از کودتا که چهره شهر، رنگ خشونت و دسیسه به خود گرفته، عشقی شکوفا میشود میان دو جوان به نام های شهرزاد و فرهاد. عشقی که فرجامش متصل به حوادث ایام میشود و عشاق قصه در موقعیت دشواری قرار میگیرند که آینده شان را دگرگون میکند. به ویژه زمانیکه پای قباد به صحنه این حوادث باز میشود و…
شهرزاد (ترانه علیدوستی) دانشجوی پزشکی و فرهاد (مصطفی زمانی) روزنامه نگار عاشق هم هستند و می خواهند با هم ازدواج کنند.
داستان در سال ۱۳۳۲ و زمامداری دکتر مصدق اتفاق می افتد. پدران این دو از افراد گوش به فرمان شخصی متنفذ به نام بزرگ آقا (علی نصیریان) هستند. تحولات ۲۸ مرداد فرهاد را که روزنامهنگار و از طرفداران پر و پا قرص مصدق است، به دلیل اتهام به قتل و توطئه علیه سلطنت به پای چوبه دار میکشد، اما بزرگ آقا او را نجات میدهد.
فصل سوم سریال شهرزاد همراه با سکانسهای اکشن، حذف یک شخصیت با پتانسیل بالا، نفوذ به روح و روان از طریق کلام و پردهبرداری از یک رابطه مخفی آغاز شد. در قسمت اول این فیلم با زندگی مخفی هوشنگ، داماد خانواده سعادت آشنا شدیم. زندگی که رفتارهای نهچندان مناسب حمیرا با هوشنگ در به وجود آمدن آن چندان بدون تاثیر نیست. از طرفی با پس گرفتن املاک دیوانسالار از خانوادههای سعادت و دماوندی، مشکلات مالی به سراغ آنها آمده است. به همین دلیل هوشنگ که در تامین خانواده دومش هم مشکل دارد، تصمیم به خبرچینی برای قباد و دریافت پول میکند که باید صبر کرد دید این اقدام چه تاثیری در آینده سریال دارد.
اگر از مخفیکاریها و خیالپردازیهای هوشنگ بگذریم، به کنار رفتن امین شروانی میرسیم که شخصا امیدوار بودم به جنگهای خانوادگی رنگ و بویی تازه ببخشد. در بررسی قسمت قبل سریال شهرزاد، از دو جنبه این اتفاق را بررسی کردیم که از طرفی ثابت میکند سریال چندان به شخصیتهایش وابستگی ندارد و به راحتی آنها را حذف میکند و از طرفی پتانسیل بالای او چندان مورد استفاده قرار نگرفت. اما در کنار بخشهای ذکر شده، مهمترین بخش اپیزود هفته قبل را باید سروان آپرویز و اکرم دانست.
بهواسطه شخصیتپردازی مناسب و بدون اشکال در طی فصل دوم، مخاطب با تمام انگیزهها و ویژگیهای این دو شخصیت آشنا است و زمینهچینی لازم برای اعمال و رفتار آنها به خوبی انجام شده است. قسمت اول در حالی به پایان رسید که اکرم تحت تاثیر سروان آپرویز تصمیم به قتل فرزند قباد و شهرزاد میگیرد که به دلیل مشکلاتی در تصویربرداری به عنوان یک کلیف هنگر یا پایان نفسگیر ناموفق عمل میکند.
نقد و بررسی سریال شهرزاد فصل 1 : سخن گفتن در باب یکی از استانداردترین و اصولیترین سریالهای تاریخ رسانهای نمایشی ایران بسی لذتبخش است. شاید برای اولین بار در ایران شاهد این بودیم که یک سریال تا این مقدار حرفهای و مطابق و متناسب با شأن و شخصیت تماشاگر و عوامل ساخت و حتی فضای سینمای خانگی و سریال سازی کشور باشد. این تناسب نهتنها در تمام شقوقات درون فیلم از داستان و فیلمنامه و کارگردانی و بازیگری گرفته تا طراحی صحنه و گریم و فیلمبرداری و صدابرداری وجود داشت بلکه در بیرون فیلم و تمام عواملی که میتواند یک مجموعه رسانهای را به موفقیت برساند نیز کاملا به بُروز و ظهور رسیده بود.
نقد و بررسی سریال شهرزاد : زمانی که این سریال از تلویزیون پخش میشود معیار خاص خود را داراست و سریالی که اصطلاحا بتواند خیابانهای یک شهر و بلکه خیابانهای یک کشور را خلوت کند مطمئنا به این مسئله میبالد؛ اما بدون شک سریالی که در سیستم رسانهای کشور ما و در شبکههای خصوصیِ بسیار کنترلشده یعنی شبکه خانگی و باوجود تمام معضلاتش ازجمله سیستم پخش منسوخ
و عذابآور و عدم وجود فرهنگ سهم هزینهی کالای فرهنگی در بین مردم، بتواند خود را در قبال وجه قابلتوجهی (در مقایسه با نسبت قیمت سریالهای خارجی با سرانه درامد کشورشان) عرضه کند و طرفداران گسترده نیز پیدا کند، نشان از کیفیتی مثالزدنی برای آن سریال است. فصل اول سریال شهرزاد ساخت سریالی که قریب به نیمی از سال مردم را به خود جلب میکند و میتواند نقل محافل تجمع مردم از هر صنف و دسته و گروه و طرز فکری باشد، کار آسانی نیست.
سریالی که مردم هر هفته از خواننده آن توقع یک شاهکار دیگر موسیقایی را داشتند و توقعشان برآورده نیز میشد. سریالی که مردم، نمادهای مختلفش را، مرغ آمینش را در نقاط مختلف کشور بر گردن میآویختند. سریالی که موسیقی تیتراژش رکورد بیشترین دانلود کشور را از آن خود کرد. سریالی که سایتش در بالاترین رنکینگ بازدید کشور قرار میگیرد. سریالی که انواع و اقسام کمپینها برای حمایت از نسخه اصلی آن به وجود میآید.
نقد و بررسی سریال شهرزاد : در نگاه اول به بزرگ آقا (که دیوانسالار کشور است و علیالقاعده در آشفتهبازار دهه ۳۰ ایران مشغول تجارت با فقرِ مردم و توسعهی ظاهری تهران در راستای سیاستهای حکومتی است) میتوان رد یک شباهت ملموس به شخصیت دون کورلئونه در فیلم پدرخوانده را از جانب کارگردان به این شخصیت زد. بسیاری از دکوپاژهای این شخصیت نیز شبیه سکانسهای پدرخوانده است
که میتوان به صحنههای پشت میز و یا کشتار رقبا و یا حتی مرگ بزرگ آقا و گشت زدن داخل باغ قبل از مرگ اشاره کرد؛ و همچنین وجود یک وارث و پدرخواندهی دیگر بعدِ او نشانهی دیگر الهام گرفته شدن این شخصیت از پدرخوانده است؛ اما مطمئنا سیاسیترین شخصیت فیلم نیز بزرگ آقاست.
کسی که از وکیل و وزیر و رئیس شهربانی نیز بزرگتر است و در بازی سیاسی خود نیز از آنها بازی میگیرد و اصولا همهی کارهایش وجهه سیاسی و اقتصادی دارد و فقط در یک نقطه، تمام این بازیها برایش بهم ریخته است و آن خانواده است. این شباهت بین بزرگ آقا و دون کورلئونه هم وجود دارد و موجب اتفاقات دراماتیک داستان نیز میشود و اصولا داستان اینجاست که جذابیتِ عامِ سیاست را در خود حل میکند.
نقد و بررسی سریال شهرزاد : حسن فتحی خیانت بزرگی را به کارنامه هنری خود با ساخت فصل دوم از سریال «شهرزاد» کرد. باید بپذیریم که این اثر قابلیت کشش بیشتر از یک فصل را نداشت و بی خود و بی جهت فتحی را در شبکه خانگی بزرگ نکنیم. با توجه به اضافه شدن بازیگرانی چون: رضا کیانیان، امیر جعفری، رویا نونهالی و …
هنوز جای خالی علی نصیریان در این سریال احساس میشود و از آنجایی که وقتی شخصیتی در فصلنامهای از یک اثر نمایشی ذهن مخاطب را درگیر میکند نویسنده باید به واسطه وجود آن شخصیت فصول دیگر آن را به نگارش در آورد؛ اساسا تم و فرم سینمایی در ایران به طور واضح رعایت نمیشود و نمونه بارز آن وجود چنین سوراخی در لایههای رویین فیلمنامه این اثر است.
شناخت بصری و درک اجتماعی حسن فتحی از سطح سلیقه مردم در بازار شبکه خانگی و تلوزیون قابل ستایش است اما آنچه که این ستایش را زیر سوال میبرد تفکر رقابتی موجود در این اثر با نمونههای غربی است.
نقد و بررسی سریال شهرزاد : همه کاراکترهای خلق شده در این اثر محکوم به تجربه کردن هستند و از طرفی رابطهای درست میان داستان و نقش خود برقرار نمیکنند این سردرگمی از ابتداییترین قسمت فصل دوم شهرزاد به چشم میخورد و همین بس که مخاطب از رویاهایی که در ذهن خود از کالای خریداری شده ساخته دور شود تا برای خرید قسمت بعدی اقدامی به عمل نیاورد.
اما متاسفانه از انجایی که جامعه نیز محکوم به تحمل چنین خزعبلاتی در حوزههای درام و ادبیات نمایشی هستند با میل نسبی پای دستگاههای نمایش خانگی خود مینشینند و این تجربه تلخ و محقر را با خانواده هاشان تقسیم میکنند.
البته که حسن فتحی کارگردان کاربلد و قابل ستایشی است و البته تر اینکه نغمه ثمینی را به عنوان یک دارم نویس قدرتمند میشناسیم اما هیچ کدام اینها دلیل بر این نمیشود که از سود کلان اقتصادی چنین بنگاههای بصری موجود در کشورمان چشم پوشی کنیم و باید بنویسیم که:
این پول کثیف هر هنرمندی را قاتل و هر متهمی را محکوم به روایت میکند. در این صورت شهرزاد ما هیچ چیزی برای زایش هنری ندارد و نخواهد داشت تا مادامی که نگاه هنرمند به هنر نگاه اندیشمندانهای باشد نه نگاهی زاده شده از یک تاجر ونیزی.
نقد و بررسی سریال شهرزاد : در مورد لباسها وضعیت قدری متفاوت است. در سریال، خاستگاه طبقاتی افراد چندان پرداخته شده نیست و پوشش رئیس خاندان با نوکران مذکر او نمود چندانی ندارد و این موضوع قدری توی ذوق میزند. در مورد زنان سریال نمیتوان نظری چندان سنجیدهتر داد.
بنا به وضعیتی که درحالحاضر وجود دارد، به گمانم وضعیت لباس زنان مساعد است و لباسها عمدتاً چشمنوازند و بهخوبی پیادهسازی شدهاند. خلاف مردان، تفاوت طبقاتی در پوشش زنان خود را بهخوبی نشان داده است و بهراحتی میتوان به خاستگاه طبقاتی زنان پی برد – اینهم درست خلاف دیالوگهاییست که پیشازاین درمودش نوشتیم.
در این بخش، بهترین طراحی به طیف لباسهای شهرزاد باز میگردد که تنوع چشمگیری دارند و همگی بهخوبی در سکانسهای سریال نمود دارند؛ و حتی اگر بخواهیم جلوتر برویم، در پروراندهشدن کاراکتر شهرزاد و تجربۀ بصری مخاطبان از این سریال، لباسهای گوناگونی که شهرزاد بر تن کرد، از تمامی سریالهایی که تاکنون در این دیار ساخته شدهاند، تجربهای متمایز است.
نقد و بررسی سریال شهرزاد : قسمت اول فصل سوم سریال شهرزاد در ادامه همان روندی حرکت میکند که با فصل دوم آغاز شد. بررسی این اپیزود را باید با مهمترین شخصیت آن اغاز کرد.
این شخصیت نه شهرزاد است، نه قباد و نه بهبودی، بلکه او سروان آپرویز با هنرمندی مثالزدنی امیر جعفری است. در فصل دوم با ویژگیهای این شخصیت آشنا شدیم، شخصیتی که قواعد بازی با بزرگان را بلد نیست و به سیستم ارباب رعیتی اعتقاد ندارد.
شخصیتی که در پوشش مامور قانون و با استفاده از هوش و زبان خاصش به بهترین شکل نقش یک عنصر نامطلوب اما لازم را ایفا میکند. معرفی سروان آپرویز با انتقامجویی شبانگاهیاش آنهم در برابر کسی که قانون در مقابله با او همچون بازیچهای است و قدرت عمل ندارد، انجام شد. اما پس از مشاهده رفتارهای او با اکرم متوجه میشویم که تنها مقصود او انتقام از خانوادههایی همچون دیوانسالار است
که به دلیل قدرت و ثروتی که در اختیار دارند، افرادی همچون سروان آپرویز و اکرم را به مانند عروسکهای خیمهشببازی به حرکت در میآورند. راه انتقام از این افراد ایجاد فرصت تجربه مشابه و از بین بردن زندگی آنها است. سروان آپرویز به خوبی از این راه آگاه است و با برنامه و بهرهگیری از فرصتها قصد دارد در این مسیر حرکت کند.
به این دلیل که تنها هدف برای او اهمیت دارد، هیچ تفاوتی نمیکند که در این راه چه کسانی صدمه ببیند، قربانی شوند یا از بین بروند. هم اکرم و هم صابر تنها مهرههایی هستند که سروان آپرویز را یک قدم به انتقام نزدیک میکنند.
سریال شهرزاد حسن فتحی : با این وجود که سروان آپرویز در متقاعد کردن صابر برای انجام اهدافش کاری از پیش نبرده است، اما با شناخت شرایط اکرم، دست گذاشتن روی نقاط ضعف و بازی روانی که با او آغاز کرده، او را در مسیر هدفش قرار داده است. اکرم تمام انگیزههایی را که برای تبدیل شدن به یک قاتل لازم است، در اختیار دارد و با توجه به تجربهای که در انجام آن دارد، میتوان انتظار هر عملی را از او داشت.
این گفتهها بدان معنا نیست که اکرم شخصیت منفی یا تک بعدی است و تنها براساس ذات خبیثش دست به چنین اعمالی میزند. شخصیتپردازی اکرم از همان ابتدای معرفی با جزئیات کامل و به صورت دقیق انجام شد. به همین دلیل نمیتوان اعمال او را قضاوت کرد، زیرا ریشههای آن به طور تمام و کمال تعریف شده و زمینهچینیهای آن انجام شده است.
اگر از موسیقی دلهرهآوری که همزمان با اقدام به قتل اکرم در حال پخش است صرف نظر کنیم، این سکانس به عنوان یک کلیف هنگر نمیتواند موفق عمل کند، زیرا نه هیجان و انگیزه برای مشاهده قسمت بعد به وجود میآورد و نه بهواسطه اشتباه در تصویربرداری و مقدمهچینی آن، حس تعلیق ایجاد میکند.
نقد و بررسی سریال شهرزاد : اپیزود اول سومین فصل از سریال شهرزاد رگههای عاشقانه فصل اول را ندارد و شخصیتهای کلیدیاش کمترین تاثیر را در رخدادهای آن دارند.
در عوض در ادامه سبک و سیاق فصل دوم چنان عالی و بدون نقص عمل میکند که کمتر ایرادی را میتوان گرفت. دیالوگهایی که به درستی نوشته و به زبان آورده میشوند، استفاده عالی از عنصر غافلگیری، پررنگتر کردن درونمایههای اجتماعی و سیاسی و حذف سکانسهایی که تاثیری در اتفاقات داستانی ندارند باعث شدهاند که شروع فصل سوم قدمهایش را چنان استوار و با ثبات بردارد که امیدواریمان نسبت به بهبود شرایط سریال همچنان ادامه داشته باشد.
سریال شهرزاد حسن فتحی : به مانند فصل دوم، فمنیسم را شهرزاد آغاز میکند و در گفتگو با فرهاد از برابریهای اجتماعی بین دو جنس حاضر در جامعه میگوید. شهرزاد از ویژگیهایی میگوید که هماکنون در کشورهای جهان مشاهده میکنیم؛بانوانی که شغلها و سمتهای مهمی را به دست گرفته
و به خوبی از پس انجام آنها برآمدهاند. در طرف مقابل فرهاد از این آرزو و امید استقبال نمیکند و همان جملاتی را تکرار میکند که سالها جوامع مردسالار آنها را در گوش شهروندانشان خواندهاند. این جملات فرهاد به همان اندازه برای شهرزاد عجیب و غیرمنتظره است که مخاطب از شنیدن آنها از زبان فردی که با خواندن کتاب خو گرفته و روشن فکر است، شوکه میشود.
از طرفی شهرزاد دقیقا همان سوالی را میپرسد که در ذهن بیننده نیز تداعی میشود؛ چرا شخصی که با آزاد کردن دکتر مصدق قصد دارد روند معمول را تغییر دهد، چندان به تغییر در جامعه خوشبین نیست. در اپیزود اول فصل سوم سریال شهرزاد برای اولین بار با زندگی مخفی هوشنگ آشنا میشویم. زندگی که با جنبههای مختلف آن آشنا نشدهایم و ترس از برملا شدن آن همواره با هوشنگ است.
اختلافهای او با حمیرا دلیل به وجود آمدن چنین زندگی است. مشکلات مالی هوشنگ باعث میشود که او به سمت دستبوسی قباد سوق پیدا کرده و با فروش اطلاعات به او سعی کند زندگی دومش را نیز حفظ کند. باید دید این اقدام هوشنگ چه تاثیری بر آینده سریال دارد.
دیدگاهی ثبت نشده!!!