در خلاصه داستان سریال خوشحالم که ندیدمت چنین آمده است که لیم هیون‌جون بازیگر مشهوری است که بیشتر به خاطر ایفای نقش کارآگاه‌ها شناخته می‌شود، اما آرزو دارد روزی استاد بازی در ملودرام شود. از سوی دیگر، وی جونگ‌سوک خبرنگار برجسته‌ی حوزه‌ی سیاست است که زمانی جایزه‌ی جوان‌ترین خبرنگار را از آنِ خود کرده بود. اما وقتی درگیر یک رسوایی بزرگ فساد می‌شود، جایگاهش را در بخش سیاسی از دست می‌دهد و به اجبار به بخش سرگرمی منتقل می‌شود. او سعی می‌کند با شرایط جدید سازگار شود، تا اینکه مسیرش با هیون‌جون تلاقی می‌کند. در جریان این آشنایی، هر دو تلاش می‌کنند بر تعصبات خود غلبه کنند و به‌تدریج تغییر یابند.

در خلاصه داستان فیلم روح در آتش چنین آمده است که این فیلم بر اساس داستانی واقعی روایت شده و در مورد پسر جوانی است که پس از یک حادثه هولناک که بدنش را زخمی و زخم‌ خورده بر جای گذاشت، تلاش می‌ کند تا به زندگی ادامه دهد و با کمک خانواده، ایمان، جامعه‌، مهربانی قهرمان دیرینه‌ اش و نیز با پشتیبانی تمامی شهر سنت لوئیس، به همگان نشان دهد که هیچ چیزی غیرممکن نیست.

در خلاصه داستان فیلم شکارچیان گنج: ردپای خوفو چنین آمده است که آیا گنج فرعون خئوپُس در جریان لشکرکشی ناپلئون به مصر پیدا شد، به فرانسه منتقل شد و سپس در پاریس پنهان ماند؟ کریستیان رابینسون، باستان‌شناس کاریزماتیک و اهل روش‌های نامتعارف، از زمانی که در حفاری‌های تازه قاهره به کتیبه‌ای مرموز برخورد کرد، به این موضوع ایمان آورد. او مصمم است سرنخ‌هایی را که دومینیک ویوان دنون، نخستین مدیر لوور، بر جا گذاشته بود رمزگشایی کند.

در خلاصه داستان فیلم حکم مرگ چنین آمده است که در کشتار نانجینگ ۱۹۳۷، برای نجات جان خود، پستچی «آ چانگ» وانمود می‌کند که در یک آتلیه‌ی عکاسی کار می‌کند و برای ارتش ژاپن عکس ظاهر می‌کند. او همچنین گروهی از سربازان و غیرنظامیان چینی را پناه می‌دهد و آتلیه را به یک پناهگاه موقت تبدیل می‌کند. با این حال، در مواجهه با وحشی‌گری‌های ارتش ژاپن، آ چانگ جان خود را به خطر می‌اندازد تا پناهجویان را به‌سلامت منتقل کند و مدارک کشتار را برای افکار عمومی فاش کند.

در خلاصه داستان فیلم حادثه پیانو چنین آمده است که یک ستاره‌ شبکه‌های اجتماعی که به خاطر محتوای جنجالی‌اش مشهور است، پس از وقوع یک حادثه مرموز مربوط به پیانو در حین ضبط یکی از ویدیوهایش، تصمیم می‌گیرد مدتی استراحت کند. او خود را در یک کلبه‌ی کوهستانی منزوی می‌کند، اما آرامشش با ورود یک خبرنگار مختل می‌شود؛ کسی که شروع به اخاذی از او می‌کند و رازهایش را تهدید می‌کند.

در خلاصه داستان فیلم بی‌ صداقت چنین آمده است که جو هیون در ساختمانی قدیمی و کوچک به نام «ویلا وون‌جونگ» زندگی می‌کند. او همزمان از مادر بیمار و خواهرزاده‌اش مراقبت می‌کند، در یک بانک نگهبان امنیتی است و برای گرفتن مدرک مشاور املاک درس می‌خواند. شخصیت آرامی دارد و با بیشتر همسایه‌ها خوب است، به‌جز شین-هه (مون جونگ-هی) که در طبقه بالای او زندگی می‌کند و از نظر جو هیون زنی بی‌ادب و خودخواه به نظر می‌رسد.

در خلاصه داستان فیلم بلدهام چنین آمده است که یک مادر جوان و درمانده با موجودی روبه‌رو می‌شود که نسل‌هاست در خانه‌ی خانوادگی‌شان کمین کرده. حضوری پنهان که امنیتش، عقلش، و جان نوزادش را تهدید می‌کند. حالا او باید برای بقا در برابر این تاریکی قدیمی بایستد.

در خلاصه داستان فیلم دث‌ استاکر چنین آمده است که دث‌استاکر جنگجویی است که از سوی یک پیرزن جادوگر مأمور می‌شود تا سه قدرت آفرینش، یک جام، یک گردن‌آویز و یک شمشیر را به دست آورده و با هم متحد کند، زیرا اگر چنین نکند، جادوگر شروری به نام مونکار آن‌ها را به چنگ آورده و برای مقاصد شوم خود به کار خواهد بست. دث‌استاکر پس از به دست آوردن شمشیر، به گروهی از مسافران می‌پیوندد که عازم یک مسابقه بزرگ هستند، مسابقه‌ای که قرار است برترین جنگجوی جهان را مشخص کند. در همین حال، پادشاهی غاصب، شاهزاده خانم واقعی را در اسارت نگه داشته و نقشه می‌کشد تا دث‌استاکر را به قتل برساند. حال این جنگجوی دلاور باید برای آزادی شاهزاده خانم مبارزه کند.

در خلاصه داستان فیلم فرانکشتاین چنین آمده است که کارگردان برنده اسکار، «گی‌یِرمو دل تورو»، داستان کلاسیک مری شلی را بازآفرینی می‌کند: ویکتور فرانکنشتاین، دانشمندی نابغه اما مغرور، موجودی را در یک آزمایش هیولاگونه به زندگی می‌آورد؛ آزمایشی که در نهایت به نابودی هر دو، یعنی خالق و مخلوق تراژیک او، منجر می‌شود.

فیلم نبردی پس از نبردی دیگر ۲۰۲۵ یا به انگلیسی One Battle After Another 2025 اثری اکشن حماسی و درام سیاسی از Paul Thomas Anderson با بازی لئوناردو دی‌کاپریو است که نگاهی فلسفی و انسانی به جنگ و پیامدهای روانی آن دارد. در دل جنگی بی پایان، سرهنگ دنیل هاوکینز (با بازی لئوناردو دی کاپریو) با بازگشت به خانه درمی یابد که نبرد واقعی نه در میدان جنگ، بلکه در درون او آغاز می شود.

در خلاصه داستان فیلم نورنبرگ چنین آمده است که نورنبرگ داستان محاکمه‌های معروفی را روایت می‌کند که نیروهای متفقین پس از شکست رژیم نازی برگزار کردند. محور فیلم روان‌پزشک آمریکایی، داگلاس کلی است؛ کسی که مأموریت دارد تشخیص دهد آیا زندانیان نازی از نظر روانی برای پاسخ‌گویی به جنایات جنگی‌شان صلاحیت دارند یا نه. او در این مسیر وارد جدالی پیچیده و ذهنی با هرمان گورینگ، دست راست هیتلر، می‌شود؛ جدالی میان حقیقت و فریب، میان عدالت و جنایت.

در خلاصه داستان فیلم ۱۳ روز، ۱۳ شب چنین آمده است که کابل، ۱۵ اوت ۲۰۲۱. نیروهای آمریکایی خود را برای خروج از افغانستان آماده می‌کنند و طالبان در حال پیشروی به سوی پایتخت برای به‌دست گرفتن قدرت هستند. در میانهٔ این آشوب، فرمانده «محمد بیدا» و نیروهایش مسئولیت تأمین امنیت سفارت فرانسه ــ آخرین مأموریت غربی که همچنان باز مانده ــ را بر عهده دارند. آن‌ها همراه با ۵۰۰ نفر در ساختمان گرفتار شده‌اند و تنها امیدشان رسیدن به فرودگاه است؛ مأموریتی بسیار خطرناک و بدون هیچ تضمینی برای موفقیت. تلاشی برای فرار از جهنم کابل و نجات آنچه از انسانیت باقی مانده است.